سکانس های بی مخاطب
۱۳۸۹ مرداد ۲۵, دوشنبه
تو برای خودت ... من برای خودم....
دلم برایت تنگ شده است...
همین حالا، همین حالا که اینجا نشسته ام، همین حالا که از ته دل خندیده ام...
دلم یکدفعه برایت تنگ شده است
کجایی؟ چه می کنی؟...با که می خندی...؟
چقدر سخت است اینگونه دوست داشتن
تو برای خودت ... من برای خودم
پستهای جدیدتر
پستهای قدیمیتر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
پستها (Atom)