سکانس های بی مخاطب
۱۳۸۹ مرداد ۲۵, دوشنبه
تو برای خودت ... من برای خودم....
دلم برایت تنگ شده است...
همین حالا، همین حالا که اینجا نشسته ام، همین حالا که از ته دل خندیده ام...
دلم یکدفعه برایت تنگ شده است
کجایی؟ چه می کنی؟...با که می خندی...؟
چقدر سخت است اینگونه دوست داشتن
تو برای خودت ... من برای خودم
۱ نظر:
ناشناس گفت...
آره دلم خوشه به همین دونقطه ... پرانتز باز... :)
۱۳۸۹ مرداد ۲۶, سهشنبه ساعت ۰:۰۹:۰۰ (+۴:۳۰ گرینویچ)
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۱ نظر:
آره دلم خوشه به همین دونقطه ... پرانتز باز... :)
ارسال یک نظر